فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره نقد و بررسی زمینه‌های معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم و پیامدهای اجتماعی آن


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
2 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره نقد و بررسی زمینه‌های معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم و پیامدهای اجتماعی آن دارای ۳۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره نقد و بررسی زمینه‌های معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم و پیامدهای اجتماعی آن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره نقد و بررسی زمینه‌های معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم و پیامدهای اجتماعی آن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره نقد و بررسی زمینه‌های معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم و پیامدهای اجتماعی آن :

مقدمه

چرا هنوز دورکیم می خوانیم؟ پاسخ این سؤال را می خـواهم از زبـان جنیفـرلـه مـان بیـان می کنم؛له مان می گوید: »سرمایه داری و ناخرسندیهایش ـ به همراه فقرا ـ هنوز با ماسـت. دورکیم بیانیه تمام و کمال و ناب ایـدئولوژی سـرمایه داری را بـه رشـته تحریـر درآورد، از جمله قاعـده ای را بـرای نجـات سـرمایه داری از طریـق اصـلاحات، در تقابـل بـا نـابودی سرمایه داری از طریق ارتجاع یا انقلاب ارائه داد . دورکیم به نحوی پیش گویانـه و بـا زبـانی گویا فلسفه حاکم بر زمانه ما را بیان کرد؛ یعنی فلسفه سرمایهداری متأخر یا دولتی.۱«

دورکیم از میان متفکران کلاسیک جامعهشناسی، جامعهشناختیترین آنهـا بـود؛ بـه ایـن مفهوم که او مشکلات، سیاسی، اجتماعی و فلسفی را تابع تحلیل و راهحل جامعـهشـناختی می دانست و میراث فکری دورکیم در جامعهشناسی نشاندهنده گسـتره اثرگـذاری اوسـت؛ گستره ای که از کارکردگرایانی چون پارسونز شروع و به نظریهپـردازان نظریـه تضـاد ماننـد کالینزـ که مؤکداً کارکردگرایی را نفی مـیکـرد ـ خـتم مـیشـود.۲ کـارکردگرایی از جملـه نظریات عمده جامعه شناسی است، به گونهای که از اواخـر دهـه ۱۹۳۰ تـا اوایـل دهـه۱۹۶۰ جامعه شناسی در امریکـا از طریـق کـارکردگرایی معرفـی مـی شـد. امیـل دورکـیم یکـی از بنیان گذاران نظریـه کـارکردگرایی اسـت کـه چـارچوب روششـناختی آن را پایـهگـذاری کردهاست. دورکیم در تحلیـل جامعـهشناسـانه پدیـدههـای اجتمـاعی ـ نظیـر تقسـیم کـار اجتماعی، خودکشی و دین ـ در کنار تبیینعلّـی، از تبیـین کـارکردی بهـره گرفتـه اسـت. بنابراین، مطالعه دقیق نظریه کـارکردگرایی دورکـیم و نقـد آنهـا، مـیتوانـد چراغـی پرنـور فراروی جامعهشناسی قرار دهد.

آنچه در این مقاله ارائه خواهد شد، تحلیل ماهوی نظریه کارکردگرایی دورکـیم نیسـت، بلکه تحلیلی است از سنخ مباحث متاتئوریک که بـه سـبک روش شناسـی بنیـادین علـم و بررسی زمینهها و عوامل معرفتشناختی و وجودشناختی نظریههای علمی میپردازد.

این تحلیل بر چارچوبی استوار است که در آغاز باید به توضـیح مختصـر آن بپـردازیم. برحسب این چارچوب، نظریه علمـی از دو منظـر مختلـف درخـور بررسـی اسـت: منظـر نخست، زمینه های معرفتی نظریه علمی را تبیین و روابط آشکار و پنهان نظریه را بـا مبـادی

نقد و بررسی زمینههای معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم ۷۸

اجزا و لوازم آن دنبال می کند و منظر دوم، عوامل وجودی یـا زمینـه هـای بـروز و حضـور نظریه را در جامعه علمی شناسایی میکند.

در توضیح منظر نخست باید گفت: هر علم و نظریه علمـی بـا برخـی اصـول و مبـادی هستی شناختی، معرفت شناختی، و انسان شناختی آغاز مـی شـود و چـارچوب و مسـیری را برای تکـوین آن پدیـد مـیآورد کـه آن را روششناسـی بنیـادین ـ در قبـال روششناسـی کاربردی ـ مینامیم. روششناسی کاربردی، روش کاربرد یک نظریه در حوزههـای معرفتـی مرتبط با آن نظریه را شناسایی میکند، اما روششناسی بنیادین نـاظر بـه روشـی اسـت کـه نظریه در مسیر آن تولید میشود. روش های بنیادین رویکردها و مکاتب نظری متناسـب بـا خود را پدید میآورند و نظریههای علمی حاصل این رویکردهاینـد. نظریـه علمـی پـس از شکلگیری به سهم خود در دو امر اثر میگذارد:
.۱ روششناسی کاربردی؛ .۲ حوزهها و موضوعات علمی.

بر اساس آنچه بیان شد، از منظر نخست امور مربوط به هر نظریه علمی عبـارت انـد از: مبادی هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، سـایر علـوم، روش شناسـی بنیـادین، رویکردها و مکاتب، نظریه (مفاهیم، علل و عوامـل اصـلی درون نظریـه، سـاختار معرفتـی نظریه)، روششناسی کاربردی، و حوزههای معرفتی فعال.

در منظر دوم، از سبب پیدایش نظریه در جامعه و فرهنگ پرسـش مـیشـود. نظریـه در جهان علمی علاوه بر زمینه های معرفتی از زمینـه هـای وجـودی دیگـری کـه بیشـتر جنبـه انگیزشی دارند نیز بهره میبرد. اینها خود در یک تقسیم کلی به دو دسته فردی و اجتمـاعی دستهبندی میشوند.

در ایـن زمینـه منبعــی یافـت نشــد کـه بــا رویکـرد مــذکور بـه نقــد و بررسـی نظریــه کارکردگرایی دورکیم پرداخته باشد. ولی کتابهای نظـریهـای جامعـهشناسـی بـه تحلیـل ماهوی و نقد و بررسی آن پرداختهاند که متفاوت از رویکرد مذکور است.

سؤال اصلی مقاله این است که: نظریه کارکردگرایی دورکیم از چـه زمینـه هـا و عوامـل معرفتشناختی و وجودشناختی بهره میبرد؟

پرسشهای فرعی این مقاله عبارتاند از:

۸۸ ، سال دوم، شماره سوم، تابستان ۰۹۳۱

الف. مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی نظریه چیست؟

ب. مفاهیم و عوامل اصلی نظریه کارکردگرایی دورکیم چیست؟

ج. روش کاربردی و حوزههای فعال این نظریه کدام است؟

د. زمینههای فردی و اجتماعی نظریه کارکردگرایی دورکیم چیست؟

ه . چه نقدهای مبنایی بر این نظریه دورکیم وارد است؟

تحلیل نظریه کارکردگرایی دورکیم را در سه بخش پی مـیگیـریم: زمینـههـای معرفتـی مؤثر در این نظریه، انگیزهها و عوامل غیرعلمی مؤثر در آن، و نقدهای مبنایی وارد بر آن.

بخش اول: زمینههای وجودی معرفتی

در این بخش به بررسی روابط معرفتی و منطقی یک نظریه علمی با عناصر و اجزای دورنی و بیرونی آن میپردازیم:

مبادی نظریه کارکردگرایی دورکیم

منظور از مبانی هر علم، یک سلسله شناخت هایی است که پیش از پرداختن به طـرح و حل مسائل هر علمی به آنها نیازمندیم و میتوان مبادی و اصول موضـوعه هـر علـم را بـه مبادی هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی تقسیم کرد.

الف. هستیشناسی

مبانی و پیش فرض های هستیشناسی به بررسی جوهر پدیدههـایی مـیپردازنـد کـه محقـق درصدد تحقیق درباره آنهاست:

۱. لاادریگری

آیا باور به وجود خدا امری معقـول اسـت؟ ایـن پرسـش از مهـمتـرین دغدغـههـای همـه انسان هاست. پاسخ به این پرسش چه مثبت و چه منفی، در اینکـه فهـم مـا از جهـان بایـد چگونه باشد، چگونه زندگی کنیم و چگونه عمل کنیم، تأثیر ژرفی دارد.

تا این اواخر گرایش غالب در فلسفه دین، الهیات طبیعـی بـود . ایـن سـنت بـه بررسـی ادله ای برای وجود خدا می پردازد که ریشه در جهان طبیعی داشته باشـد. هیـوم مهـم تـرین فیلسوفی است که با تردید در رکن عمده تمام براهین الهیات طبیعی، یعنی »اصـل علیـت«، براهین وجود خدا و الهیات طبیعی را به زحمت انداخت. او به طور خاص برهـان نظـم را

نقد و بررسی زمینههای معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم ۹۸

در کانون طعن و ایرادهای جدی قرار داد؛ به گونه ای که گفته می شود برهان نظم در غـرب بعد از هیوم دیگر نتوانست کمر راست کند. نتیجـه قهـری و طبیعـی کفایـت نکـردن ادلـه، پیدایش مذهب »لاادریگری« است. این مشرب فکری به بهانه پیچیدگی ادله اثبـات خـدا و نبودن مدرک کـافی، توقـف و سـکوت در بـاب خـدا را پیشـنهاد کـرد، یعنـی گفـتن ایـن ترجیعبند: »نمیدانم۳«

دورکیم نیز در سیزده سالگی تحت تأثیر یک راهبه در مدرسه کاتولیکی قرار گرفت کـه به لاادری شدن او انجامید. از آن پس، توجه دورکیم بـه مقولـه دیـن در تمـام عمـر، جنبـه دانشگاهی داشت تا خداشناسی.۴

۲. جمعگرایی (اصالت جامعه)

در بحث از هستیشناسیِ جامعه مسئله این است که آیا جامعه وجودی غیر از وجـود افـراد دارد، یا جمع آنان است؟ هر نظریه اجتماعی باید موضع خود را درباره اصالت فرد یا جمـع روشن کند. امروزه دانشمندان علم اجتماعی می کوشند تلفیقی بین ایـن دو ارائـه دهنـد؛ بـا اینهمه، در بین این نظریه پردازان جامعه شناس کسانی هستند که به یکـی از ایـن دو طیـف تعلق دارند.

به نظر می رسد دورکیم از میان اندیشمندان غربی، نخسـتین کسـی اسـت کـه بـه طـور صریح و مشخص و با شرح و تبیین بدین موضوع پرداخته است. دورکیم جامعه را به مثابه موجود زنده ای می داند که افراد اجزای آن همگی در خدمت کلیتی که بقای نظام را استمرار می بخشد، ادای وظیفه میکنند. این کلیت ـ که دورکیم آن را »وجدان جمعی« مینامد ــ نـه تنها حاصل تجمع صوری افراد نیست، بلکه چیزی جـدا از آنهـا و حـاکم بـر آنهاسـت کـه هرگاه لازم باشد از خارج خود را بر تک تک افراد تحمیل مینماید. لزوم چنـین تحمیـل و نظارتی به تصویری برمیگردد که دورکیم از انسان ترسیم میکند.۵ ظاهراً دورکیم بر این مدعا چنین دلیـل آورده اسـت کـه هـر جامعـه دارای ادراکـات و

انفعالات و افعال خاصی است.۶ این ویژگی ها بر تولد فرد مقدم اند و پـس از مـرگ او نیـز ادامه دارند؛۷ به فرد شکل می دهند و فرد باید خود را با آنها منطبق کند. بنـابراین، زنـدگانی جمعی از حیات فردی پدید نیامده، بلکه دومی نتیجه اولی است.۸

۰۹ ، سال دوم، شماره سوم، تابستان ۰۹۳۱

زندگی جمعی افراد با اهداف مشترک نه تنها موجب کسب منفعت است، بلکه نفس بـا هم بودن برای او لذتبخش می باشد؛ زیرا در این صورت نه تنهـا از دشـمن و کینـهتـوزی دیگران در امان است، بلکه با حضور در جمع از زندگی اخلاقی واحدی نیـز بهـره خواهـد برد. پس انسان قرارداد اجتماعی را به سبب لذات و منافع آن ـ با اجبار ـ میپذیرد. در واقع گرایش های هستی شناختی دورکیم را می توان بهترین دلیل علمی وی در دفاع از نظام حاکم

و تسلیم افراد به جمع دانست و نتیجه منطقی این خواهد بود که انسان ـ این موجود شـریر

ـ تنها زیر چتر نظام اجتماعی بتواند به حیات خود ادامه دهد.

۳. سکولاریسم (نگاه این دنیایی به هستی)

تلاش کنت در جهت حذف نهایی اندیشه دینی بود. وی معتقـد بـود وقتـی توفیـق نهـایی حاصل خواهد شد که آخرین بخش از بخشهای معرفـت را کـه هنـوز زیـر نفـوذ اندیشـه متافیزیک بود ـ یعنی عرصه علوم انسانی ـ تحت سیطره فلسفه اثباتگرا درآورد.

اما کار دورکیم از آنجا آغاز میشود که کار استاد وی یعنی کنـت بـه پایـان رسـید. وی وارد جنگی سخت با اندیشه دینی شد؛ جنگی که بیشتر عملـی بـود تـا نظـری. او بـه بیـان اصول نظریه اثبات گرا بهصورت برنامهای عملی و طرح تربیتی فراگیری پرداخت کـه وی را به سکولار کردن جامعه در سطح فردی و گروهی و نظری و عملی کشاند. وی در همه این کارها به علمگرایی و تطبیق شدید قوانین اجتماعی غیرقابل نقض روی آورد.

آنچه دورکیم بیان می کرد احساسات یا پندارهایی صرف نبود، بلکه مسـائل اثبـاتشـده علمی بود که از اعتبار و یقینی به اندازه علوم طبیعـی برخـوردار بودنـد. ایـن مسـائل دلیـل دورکیم بودند که برای قبولانـدن نتـایج پـژوهشهـای خـود و گشـودن راه آنهـا بـه عقـل شهروندان بدون هیچگونه مقاومت، از آنهـا اسـتفاده مـی کـرد. دورکـیم سـرانجام توانسـت نقش ها را وارونه کند. جامعه شناسی به وسیله وی بـه صـورت علمـی درآمـد کـه بـه تمـام نهادهایی که تحت کنترل دین و رویکرد دینی بودند از منظری سکولار مینگریست.۹

ب. معرفتشناسی

پیش فرض های معرفت شناسی دربرگیرنده ایده های بنیادی ما درباره ماهیت شناخت، نحـوه دستیابی به دانش و شیوه انتقال آن به دیگران است.

نقد و بررسی زمینههای معرفتی و وجودی نظریه کارکردگرایی دورکیم ۱۹

یکی از مهم ترین و اصلی ترین مسأئل معرفـت شناسـی ایـن اسـت کـه از چـه راه هـا و ابزارهایی برای دستیابی به معرفت میتوان استفاده کرد؟

در این نمی توان تردید کرد که دورکیم یک پوزیتویست پیشتاز و حتـی از بنیـانگـذاران آن در جامعه شناسی است. دورکیم به دلیل غلبه فضای پوزیتویستی عصر خـویش، حـواس را یگانه ابزار شناخت می شمارد و می گوید: »دانشمند نمی توانـد روش دیگـری غیـر از بـه حساب آوردن حواس به عنوان نقطه آغاز پژوهش برگزیند و نمی تواند از قید اندیشـه هـای کلی و الفاظی که این معانی را نشان می دهد رها شود، مگر اینکه حواس خود را بـه عنـوان ماده اولیه ایجاد معانی کلی قرار دهد . « تنها مبنایی که اثبات گرایـی آن را مـی پـذیرد همانـا بزرگداشت طبیعت و ارزیابی آن در مقام یگانه منبع معرفت است.۱۰

علاوه بر این، دورکیم همچنین تحت تأثیر مکتب فلسفی پراگماتیسم، فقـط قضـیهای را حقیقت می داند که دارای فایده عملی باشد. دورکیم تصریح کرد علمی که به بهـروزی بشـر کمکی نکند ارزش چندانی نخواهد داشت. »اگر تحقیقات مان تنها فایده نظری داشته باشند، باید آنها را مطلقاً بی ارزش دانست. اگر مسائل نظری را بـه دقـت از مسـائل عملـی متمـایز می کنیم، به معنای نادیده گرفتن مسائل عملی نیست بلکه به عکـس در پـی یـافتن موضـع بهتری برای حل آنها هستیم۱۱« دورکیم در مطالعات جامعهشناسانهاش دربـاره تقسـیم کـار، خودکشی، و دین، تحلیل اجتماعی را به ذکر امور واقع و ارائه تبیین یا نظریه محدود نکـرد.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.