فایل ورد کامل مقاله علمی درباره تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تمرکز بر الگوی تکثرگرایی مبتنی بر حق


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مقاله علمی درباره تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تمرکز بر الگوی تکثرگرایی مبتنی بر حق دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مقاله علمی درباره تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تمرکز بر الگوی تکثرگرایی مبتنی بر حق  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مقاله علمی درباره تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تمرکز بر الگوی تکثرگرایی مبتنی بر حق،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مقاله علمی درباره تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تمرکز بر الگوی تکثرگرایی مبتنی بر حق :

مقدمه

»وفاق اجتماعی« از موضوعات اساسی در مطالعات جامعهشناختی است. با توجه به اهمیـت اسـتراتژیک آن، همواره مورد توجه دانشوران بوده و همه نظامهای سیاسی جهان، با درک درست از این واقعیت، بـه دنبال تحقق و تثبیتِ هرچه بیشتر همگرایی و وفاق ملی در جوامع خود هستند. در پرتو وفاق اجتمـاعی، افراد، در متن وفاق و همدلی اجتماعی و به دلیل تعهد درونی در قبال دیگران، أعمـال خـود را در منظـر همگان یافته، و هرگونه تخلف از قواعد اجتماعی و بروزفسادِ اخلاقی، سیاسی و مالی، بهدلیل احسـاس

تقصیر و شرم، و نه بیم از عقاب قانون، رو به کاهش خواهد گذاشت.

امیرمؤمنان علی در التزام به وفاق و همگرایی و اینکـه جـدایی از انبـوه مـردم، جـز ضـلالت نیست، میفرمایند: »با انبوه مردم همگام باشید؛ زیرا دست عنایت الهی بر سر انبوه مـردم اسـت. از کنارهگیری و پراکندگی بپرهیزید. آنکه کناره گرفت، طعمـه شـیطان خواهـد بـود، همـانگونـه کـه گوسفندِ جدا از گله، طعمه گرگ است« (نهجالبلاغه، خطبه .(۱۲۷ همچنـین میفرماینـد: »در امـت اسلام، هیچکس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمـد از مـن حریصتـر و انـس او

نسبت به همبستگی جامعه از من بیشتر باشد. من از این کار، پاداش نیک و سـرانجام شایسـته را از خدا میطلبم« (نهجالبلاغه، نامه .(۷۸

ازاینرو، وقتی در جامعهای با تأکید بر وجوه اشتراک، همراهی و همدلی حاصل آمـد و از خشـنودی یکی، غریو شادی از همگان برآمد، بالندگی و انتظامی پایدار و پویا ارزانی آن میشـود و غبـار جـدایی و عزلت، جز از خدعهگری نااهلان، از چهره آن رخت برمیبندد: خلوت از اغیار میباید نه یـار / پوسـتین، بهر دی آمد نی بهار (مولوی – مثنوی: دفتر دوم، بیت ۱/۲۵؛ یعنی آنچنانکه پوستین را در دی و زمسـتان میپوشند تا از سرما در امان باشند، نه در هوای بهاری، خلوتگزینی نیز باید برای رهـایی از ناجنسـان و نااهلان باشد؛ زیرا »روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم« حافظ).

در این میان، پرسش اساسی این است که آیا لازمه وفاق اجتماعی، یکدستی، یکرنگی و تبعیـت از یک نظام فکری، سیاسی و رفتار منفعلانه در برابر آن است؛ یعنی لازم است افراد و گروههـای اجتمـاعی به یک شیوه اندیشیده، از نقد و نظر و رقابتهای سیاسی منصرف، و از هر نوع ابراز نظـر و رفتـاری کـه سیاستهای حاکمیتی را مخدوش نماید، بپرهیزند؟

بیتردید مطلوبیت و وفاق ملی، زمانی است که، با فـراهم سـاختن زمینـه تضـارب ایـدهها و اظهـار نظرهای ترقیخواه و از سوی دیگر، تـوان مـدیریت تنشهـا و تعارضهـا، از طریـق تحکـیم روابـط و

تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار ۷

تقویت اجماع گروههای اجتماعی و سیاسی بـر اصـول و قواعـد پذیرفتـه شـده و تعیـین دقیـق آسـتانه رقابتها، بستری آماده برای تعالی جامعه فراهم میشود.

برای نیل به این مطلوب و تعیین قلمرو اندیشه و بیان، براساس شاخص وفاق اجتماعی، سه دیـدگاه قابل طرح است:
۱. دیدگاه مشابهساز یا همانندگرا

در این دیدگاه، اعتقاد بر این است که نیـل بـه وحـدت و وفـاق اجتمـاعی، تنهـا در گـرو همانندسـازی اندیشهها و بیان انظار، از طرقِی شکلگیری غایتی واحد برای اندیشوران است. تلاش بـر ایـن اسـت کـه برای وصول به همگرایی اجتماعی، اندیشههای غیرمعتقد به این غایـت طـرد و تضـارب آرا، تنهـا بـرای معتقدین به چنین غایتی محترم شمرده شود.

بنابراین، این دیدگاه بهدنبال تحقق وفاق و وحدت سیاسـی ـ اجتمـاعی، از طریـق طـرد گروههـای رقیب یا تقلیل خطوط تمایز فرهنگی و اجتماعی اعضای جامعه است (افتخاری، ۱۳۷۸، ص .(۴۱ نتیجـه این مشابهسازی با تعریف غایتی جداگانه برای نقض و ابرامها، در عرصـههایمختلـف جامعـه و ادغـامِ جریانهای فکـری و سیاسـی، اغلـب، مقاومتهـا و نـاآرامیهـای سیاسـی و اجتمـاعی، آشـفتگیها و ستیزهجوییهای مدنی و گاه عواقب ناگوار شکنجه و کشتار است.

۲. دیدگاه تثبیتگرا

در این دیدگاه، تثبیت وضعیت سیاسی ـ اجتماعی کشور، بیشتر براساس اولویت امنیـت، و تضـمین آن، بهویژه در راستای ایجاد تحول و رونق اقتصادی است. در این نگرش، هدف، ایجاد نظـم سیاسـی اسـت تا نظم اجتماعی و وفاقی. نظم سیاسی و نظم وفاقی، دوگونه نظماند: یکی از بیرون و با پشـتوانه قـدرت مستقر میگردد و دیگری،تابع اراده خودِ گروهها و متضمن همدلی آنان بوده و از پایین اسـتقرار مییابـد (چلبی، ۱۳۷۲، ص .(۱۸

مطابق نگرش تثبیتگرا و ایجاد نظم سیاسی، تلاش بر این است که نه بـر مبنـای میـل و اراده، اعتمـاد و هویــت جمعــی گروههــای فکـری و سیاســی، بلکــه در ســایه ثابـت نگــهداشــتن ســطح گروهبندیهای سیاسی و نزدیک کردن هرچه بیشتر دیدگاه آنها به یکدیگر، حتی به قیمـت انـزوای مقطعی یک گروه برای مصالح کشور، امنیت در زمینه سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی تأمین گردد (افتخاری، ۱۳۷۸، ص ۳۴ـ.(۳۵ در این الگو، هرچند که برای گروههـای فکـری و سیاسـی، غایـت

۸ ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان ۳۹۳۱

واحدی تعریف نمیشود، اما امنیت معیشتی و رونق اقتصادی بهعنوان آسـتانه تعـدد افکـار و بیـان انظار به شدت مورد تأکید میباشد.
۳. دیدگاه تکثرگرا

در این دیدگاه، توسعهیافتگی جامعه، حاصل مشارکت اجتماعی، تنوع و تکثرِ عقایـد، تـوأم بـا فراگیـری روح وفاق، همدلی در عرصههای مختلف فکری و سلوک اجتماعی و سیاسی اسـت، تـا از اندیشـهها و

انظارِ متکثر، برآیندی مثبت در مسیر تکامل جامعه و نمایان شدن حق ناب به وجود آید.

در این نگاه، وجود گرایشهـای متفـاوت بـا اندیشـههای مخلتـف و تضـارب آرا، موجـب تقویـت حاکمیت است. ازایـنرو، حکومـت موظـف بـه رعایـت حقـوق همـه گروههـای فکـری و سیاسـی و اقلیتهای قومی است (صالحی امیـری، ۱۳۸۸، ص ۵۹ــ.(۶۹ لازم اسـت بـا تـلاش همـهجانبـه، همـه نیروهای متفکر، بتوانند نظرات خود را در فضایی منطقی، عقلانی، آزاد و امن طرح کرده، به رقابت سـالم و سازنده بپردازند. در این نگرش، وحدت و وفاق، به معنای یکرنگی و یکدستی انظـار آحـاد نیسـت؛ زیرا چنین جامعهای مرده و غیرفعال اسـت، بلکـه هرکسـی کـه چـارچوب قـوانین نظـام و هنجارهـای اجتماعی را پذیرفته، ملتزم و پایبند بر اصول بنیادین و محورهای نهادینه شـده جامعـه باشـد، بایـد حـق انتخاب و حضور در صحنه را داشته باشد (ابوطالبی، ۱۳۷۸، ص .(۱۸۶

ازاینرو، هدف در این چارچوب، کثرتگرایی و پذیرش حقهای متعدد نیسـت، بلکـه دسـتیابی بـه واقعیت و حق ناب از طریق تضارب اندیشههاو انظارِ متقن و انتظـامیافتـه، مبنـی بـر اصـول عقلانـی و منطقی است که با اتکاء بر سازوکارهای خود تنظیمکنندهای ظهـور و بـروز مییابنـد کـه میـان نیروهـا و نهادهای گوناگون اقتصادی، اجتمـاعی و فرهنگـی، بـا گسـترش فرهنـگ تعامـل، مشـارکت، اخـلاق و هنجارهای بنیان نهاده، بر اصول پذیرفته شده جامعه برقرار میشود.

هدف این نوشتار، شناسایی و معرفی دیدگاه مورد تأیید بنیانگذار جمهوری اسـلامی، در ایـن زمینـه است. بدینمنظور، نخست، جستاریبر ابعاد مختلفِ تکثرگرایی از منظر امام خمینـی ، ارائـه، آنگـاه بـا تبیین اهمیت، چارچوب و بنیادهای وفاق اجتماعی از نگاه ایشان، مشی تکثرگـرای ایشـان بـا محوریـت وفاق اجتماعی را پی خواهیم گرفت.

الف. ابعاد تکثرگرایی از منظر امام خمینی

۱. تکثر افکار و اندیشهها

روشن است که سفارش اسلام به جدال وَاحسـن:لاتُجـادِلُوا»هْـلَ أالْکِتـابِبِـالتإِلأی هِـیَحْسـَأ نُ«

تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار ۹
۰۱ ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان ۳۹۳۱
(عنکبوت: (۴۶؛ با اهل کتاب جز به روشی کـه از همـه نیکـوتر اسـت مجادلـه نکنیـد . نـه در پـی لازم به یادآوری است که گرچه پذرشی تکثرِ اندیشه، ازآنرو که خداوند، انسـان را تکونـاًی فَکـور و
همانندسازی افکار و اندیشهها یا تثبیت آنها، بلکه برای مناقشـه و مباحثـه خالصـانه و مشـفقانه در اندیشمند، آفریده است و او در گزینش هیچ اندیشه و دینی مجبور نیست، اما به حکـم عقـل و تشـرعاً،ی
انتظام بخشیدن به استدلالها و اسـتوار سـاختن انحـرافهـا در افکـار و اندیشههاسـت؛ زیـرا هـر موظف است اندیشه و تفکر خود را از تأثیر طواغیت حقستیز، مصون نگهداشته، در پـی تحصـیل دیـن
اندیشمندی، عقیده خود را براساس اندیشه در مقدماتی که بـرایش فـراهم شـده، دریافـت میکنـد. حق باشد. این امرخواستهلَافطرتِإِکْرَاهَپاکوالهیفیِاوست:الدینِ»الرشْدُقَد تبَینَمِنَالْغَـی فَمَـن
صحت یا بطلان این عقیده، به درستی یا نادرستی مقدماتاغُوتِوترتیبوَ یُؤْمِنمنطقیآنهاوابسـتهبِاللهِاسـتفَق.بـهیَکْفُرْدِاسْتَمْسَکَبِالط بِالْعُرْوَهِلَاانفِصَامَ الْوُثْقَیلَهَاوَاللهُ سمِیعٌ عَلِـیمٌ« (بقـره: (۲۵۶؛
عبارت دیگر، هر عقیدهای، پس از یقین و یا اطمینان به صحت مقدمات است. اما آنچه قابل مناقشه در قبول دین، اکراهی نیست؛ (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراین، کسـی کـه بـه
است، مقدماتِ تفکر و اندیشه است، نه خـود اندیشـه و بـاور؛ زیـرا اساسـاً عقیـده و بـاور، عمـل طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمـی چنـگ زده اسـت، کـه گسسـتن بـراى آن
اختیاری نیست تا منع و تجویز به آن تعلق گیرید (طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ص .( ۱۱۷ ازاینرو، کوشـش نیست و خداوند، شنوا و داناست. به این معنا که وقتی راه رشد و کمال و هدایت، از بیراهـه گمراهـی و
اندیشمندانِ بزرگ و تأکید رهنمودهای شرع، بر این است کـه اندیشـههـا را از راه تبیـین مقـدمات ضلالت جدا و متمازیگشته است، پس هر انسانِ خواهان سعادت و کمال، بایـد هـدایت الهـی را مغتـنم
بدیهی و تمهید طُرُق استدلال متین، پاک و استوار سـازند (معرفـت، ۱۳۷۸، ص (۸۹، نـه اینکـه بـا شمارد و از طغیان و طاغوت، دوری ورزد و به خداوند ایمان آورد. در این صورت، به دستگیره هـدایت
توسل به اجبار و تحمیل درصدد تثبیت یا همسو نمودن آنها برآیند. و ریسمان الهی دست یافته که هیچگـاه او را در میـان راه نمـیگـذارد و از هـدایت محـروم نمـیسـازد
یکی از نمودهایبارزِ پذیرش تکثر افکار، اندیشهها و ناصحیح بودن تحمیل یا تحدید آنهـا در قـرآن (جوادی آملی، ۱۳۷۸، ص .(۳۰
کریم، تحریص مردم به اندیشهورزی و بهرهگیری از قدرت تفکـر و عقلانیـت بـرای رسـیدن بـه نظـر و امام خمینی ، با این نگرش که اسـاس اسـتقلال در همـه عرصـهها، مرهـون اسـتقلال در اندیشـه و
عقیده صحیح است. بهگونهای که افـرادی کـه انتخـابشـان، بـیبهـره از فکـر و اندیشـه سـلیم اسـت، رهایی آن از تمایلات درونی، و جاذبهها و وابستگیهای حزبی و گروهی است، اعلام میدارند: »مـا اگـر
چهارپایان، حتی از آن نیز گمراهتر معرفی میشود: بهیقین، گروه بسیارى از جـن و انـس را بـراى دوزخ بخواهیم مستقل باشیم، باید اول افکارمان را مستقل کنیم،; آزادى فکرى این است که انسـان در فکـرش
آفریدیم، آنها دلها ]عقلها[یی دارند که با آن (اندیشه نمیکننـد، و) نمـیفهمنـد و چشـمانی کـه بـا آن آزاد و بدون اینکه متمایل به یک طرف باشد، فکر کند، در مسائل علمی هم همینطور اسـت« (موسـوی
نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند، آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همـان غافلاننـد خمینی، ۱۳۷۸، ج ۱۱، ص .(۱۸۱
(چراکه با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند) (اعراف: .(۱۷۹ ۲. تکثر بیان و اظهار نظر
در منطق امام خمینی نیز اصل تکثر افکار و اندیشـهها، پذیرفتـه شـده اسـت. بـه هـیچ وجـه
پیش از تبیین موضع امام خمینی در مقوله بیان و اظهار نظر، لازم است به چنـد نکتـه بـهعنوان مقدمـه
نمیتوان برای همانند نمودن یا تثبیت انتخابها، اندیشهای خاص را تحمیل نمود: »کسی ]مردم را[ توجه شود:
الزامشان نمیکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمیکند کـه حتمـاً
.۱ گرچه تفکر و اندیشه، تحمیلناپذیر و امری فردی و درونی است، اما بیان و عمل به آن، نمود بیرونـی
باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمیکند که باید ایـن را انتخـاب کنـی« (موسـوی خمینـی،
و جنبه عمومی داشته، بسا دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. ازاینرو، مشمول باید و نباید اجتمـاعی و
۱۳۷۸، ج ۱۰، ص .(۹۵
حکومتی است و با این توجیه که اظهار عقیده، لازمه آزادی اندیشه است، نمیتـوان از برخـی اظهـار
در پی همین مبنا، ایشان تأکید فرمودند: »بر هیچکس و هیچجا اسـلام تحمیـل نمـیشـود. اسـلام بـا
عقیدهها جلوگیری کرد.
تحمیل مخالف است; ما فقط اسلام را ارائه میکنیم. هرکس خواسـت مـیپـذیرد و هـرکس نخواسـت
.۲ در جامعهای که عقاید اظهار نشود، همواره احتمال انحراف زیاد است؛ زیرااولاً: تنهـا نظریـه رایـج در
نمیپذیرد« (همان، ج ۱۱، ص .(۱۵۷
آن جامعه ممکن است کاستیهایی داشته باشد. ثانًی، مردمی کـه بـه ایـن نظـر اعتمـاد ندارنـد، بـرای

تحلیل وفاق اجتماعی در اندیشه امام خمینی با تأکید بر الگوی تکثرگرایی حقمدار ۱۱
۲۱ ، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان ۳۹۳۱
دستیابی به حقیقت، مخفیانه راههایی بپیمایند که احتمـال خطـای آنهـا نیـز زیـاد اسـت (منتظرقـائم، بر این اساس، وقتی از ایشان سؤال میشـود: بسـیارى از مـردم در ایـران، بهخصـوص در بـین
۱۳۸۱، ص (۱۳۹ثالثاً.، ممکن است برخی عقاید به دلیل همین محـدودیت و ممنوعیـت اظهـار، در روشنفکران با وجود اعتقاد، به فرایض مذهبی عمل نمـیکننـد و یـا اصـولاً بـه مـذهب، عقیـدهاى
عین اینکه صحت و سلامت علمی ندارد، مهم انگاشته شوند. اما در پرتو بانِیـ آرا، نقـد و بررسـی و ندارند، روش حکومت اسلامی در برابر آنها چه خواهد بود؟ در پاسخ میفرمایند: »ما سعی میکنیم
تضارب اندیشهها،حقِ ناب ظاهر میگردد و پیشرفت علمی بهدست میآید. به این افراد راه سلامت و نجات را نشان دهیم. اگر نخواهند این راه را بپیمایند، در زنـدگی یومیّـه
.۳ براساس فرموده قرآنیها کریالذِینَم:یَ»أ ءَامَنُواللاتاْهَقُواْقَوْلًاوقُولُوسـاْ َ دِیدًا« (احـزاب: ۷۰ )؛ اى خود آزاد خواهند بود، مگر اینکه بخواهند توطئههاى زیانبخشی علیه ملت و کشور تـدارک بیننـد«
کسانی که ایمان آوردهاید! تقواى الهی پیشه کنید و سخن حـق بگوییـد. محـکِ جـواز و عـدم (همان، ج ۵، ص .(۴۱۴
جواز بیان و تبلیغ نظر، موافقت با حق و واقع، همچون سدّی محکم در برابـر امـواج نامشـروع در رابطه با اظهار نظر و تبلیغ دینی پیروان فرقههای مختلف اسلامی نیز، براسـاس تأکیـد قـرآن
باطل و تباهی است. فَبَشرْ عِبَادِ الذِینَ یَسْتَمِعُونَکریم» الْقَوْلَ فَیَتبِعُونَحْسَنَهأ« (زمـر: (۱۸؛ پـس بنـدگان مـرا بشـارت ده!
.۴ موضوعیت بیان و اظهار نظر، اغلب در دو عرصمهمِه باورهای مکتبی، و مسائل اجتمـاعی ـ سیاسـی همان کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنهـا پیـروى مـیکننـد؛ از زمـان صـدر اسـلام
همواره اهتمام ویژهای در توجه به آرای مذاهب وجود داشته است. امام صادق ، به ابـانبن تغلـب
است. بنابراین، لازم است گستره و قلمرو ایـن دو عرصـه را از منظـر اندیشـه امـام خمینـی مـورد میفرمودند: »به آنچه از نظر آنان ]مذاهب گوناگون [ آگاهی داری، بـه ایشـان خبـر بـده« (تسـتری،
بررسی و کنکاش قرار دهیم.
تکثرگرایی در بیانِ باورهای مکتبی ۱۴۱۰، ص .(۱۰۰ هرچندکه این تجویزِ طرح آرای دیگر مذاهب، برای کسانی رواست که در خـود
مراد از تکثر درانِبی باورهای مکتبی این است که اشخاص، محدودیتی در ابـراز باورهـای مکتبـی خـود توانایی شناخت و تبعیت از بهترین سخن را مییابند.
امام خمینی در ترسیم این سیره، میفرماید:

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.