فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره جایگاه و ارزش معرفتشناختی علم حضوری در فلسفه اسلامی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره جایگاه و ارزش معرفتشناختی علم حضوری در فلسفه اسلامی دارای ۲۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره جایگاه و ارزش معرفتشناختی علم حضوری در فلسفه اسلامی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره جایگاه و ارزش معرفتشناختی علم حضوری در فلسفه اسلامی
چکیده
مقدّمه
معناى ارزش
ارزش معرفتشناختى
ارزش معرفتشناختى علم حضورى
ملاک ارزش معرفتشناختى در علم حضورى
لوازم معناى مورد قبول از ارزش معرفتشناختى
ملاک تحقق ارزش معرفتشناختى
ارزش معرفت شناختى و عدم آن به صورت همزمان
ثبات یا عدم ثبات ارزش معرفتشناختى
تحول و تکامل در ارزشمندى
حدود ارزشمندى علم حضورى
نتیجهگیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه فایل ورد کامل مقاله پژوهشی درباره جایگاه و ارزش معرفتشناختی علم حضوری در فلسفه اسلامی
ـ اسکفلر، اسرائیل، چهار پراگماتیست، ترجمه محسن حکیمى، تهران، مرکز، ۱۳۶۶
ـ سربخشى، محمد، چیستى و ارزش معرفتشناختى علم حضورى، رساله دکترى، رشته فلسفه، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۹۰
ـ طباطبائى، سید محمدحسین، نهایه الحکمه، قم، نشر اسلامى، ۱۴۱۶ق
ـ فنائى اشکورى، محمد، علم حضورى سنگبناى معرفت بشرى و پایهاى براى یک معرفتشناسى و مابعدالطبیعه متعالى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۷۵
ـ فیاضى، غلامرضا، درآمدى بر معرفتشناسى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۸۶
ـ مصباح، محمدتقى، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، ۱۳۷۸
ـ ـــــ ، دروس فلسفه اخلاق، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰
ـ ـــــ ، و دیگران، میزگردهاى معرفتشناسى، قم، (جزوههاى کتابخانه موسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى)، بىتا
ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۶۸، ج ۶
ـ ـــــ ، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۰، ج ۹
ـ معلمى، حسن، نگاهى به معرفتشناسى در فلسفه اسلامى، قم، مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمدبن ابراهیم شیرازى)، رساله تصوّر و تصدیق، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، ۱۳۷۱
ـ ـــــ ، شرح و تعلیقه صدرالمتألّهین بر الهیات شفا، به اشراف سیدمحمد خامنهاى، تصحیح، تحقیق و مقدمه نجفقلى حبیبى، تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، ۱۳۸۲
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاءالتراث، ۱۹۸۱م
چکیده
در قلمرو معرفت شناسى، حقیقت داشتن و مطابقت با واقع را ملاک ارزش معرفتشناختى معرفى مىکنند. گرچه دیدگاههاى دیگرى نیز در اینباره مطرحاند، آنچه بین فیلسوفان مسلمان به منزله ملاک پذیرفته شده، همین است. دقت در این معنا نشان مىدهد این ملاک را تنها درباره علوم حصولى مىتوان به کار گرفت. از سوى دیگر، علم در معرفتشناسى اسلامى به معناى عامى به کار مىرود؛ به گونهاى که علم حضورى را نیز دربر مىگیرد. پرسشى که پدید مىآید این است: آیا علم حضورى نیز ارزش معرفتشناختى دارد، یا خیر؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد، چگونه مىتوان ملاک مزبور را بر علم حضورى تطبیق کرد؟ در این مقاله کوشیدهایم با ارائه معنایى جدید از ارزش معرفتشناختى، علم حضورى را نیز در دایره ارزشگذارىهاى معرفتشناختى وارد کنیم. بر پایه این معنا واقعنمایى به طور عام و خودنمایى به طور خاص، ملاک ارزش معرفتشناختى معرفى شده و علم حضورى به دلیل خودنما بودن، از نظر معرفتى ارزشمند تلقّى شده است. بر پایه این معنا، لوازمى جدید براى ارزش معرفتى مطرح مىشود که در متن مقاله بدانها مىپردازیم
کلیدواژهها: علم، علم حضورى، ارزش، ارزش معرفتشناختى، مطابقت، واقعنمایى، خودنمایى
مقدّمه
یکى از پرسشهاى مهم درباره علم حضورى، مربوط به ارزش معرفتشناختى آن است. علم حضورى، چنانکه از نامش پیداست، علم است. بنابراین باید همانند هر علم دیگر، خاصیت واقعنمایى و دانشافزایى براى انسان داشته باشد. از سویى مىدانیم که در علم حضورى خبرى از صورت ذهنى و بالطبع خبرى از حکایت نیست و در نتیجه خبرى نیز از مطابقت یا عدم آن نخواهد بود. در بحث از ویژگىهاى علم حضورى گفته مىشود صدق و کذب و خطاپذیرى و خطاناپذیرى و شک، هیچکدام در علم حضورى راه ندارند. با این وضع، این پرسش مطرح مىشود که ارزش معرفتشناختى علم حضورى را چگونه باید معنا کرد؟ آیا اساسا سخن گفتن از ارزش معرفتشناختى در علم حضورى درست است یا موضوع ارزش در این قسم، اساسا سالبه به انتفاى موضوع است؟ اگر این علم داراى ارزش معرفتشناختى است، معناى این ارزش چیست و چگونه مىتوان آن را به دست آورد؟ به عبارت دیگر، ملاک ارزش در چنین علمى چیست؟
در این مقاله، خواهیم کوشید تا به این پرسش و دیگر پرسشهایى که در اینباره مطرح مىشوند، پاسخ دهیم. نخست به سراغ ارزش مىرویم و معناى لغوى آن را بررسى مىکنیم تا بتوانیم آسانتر با اصطلاحات گوناگون مفهوم ارزش که در علوم مختلف رایجاند، ارتباط برقرار کنیم
معناى ارزش
ارزش در لغت به طور کلى براى سنجش به کار مىرود؛ یعنى در مفهوم ارزش، سنجیدن یک چیز نسبت به چیز دیگر نهفته است. همچنین مفهوم مطلوبیت در مفهوم ارزش مأخوذ است.۱ وقتى گفته مىشود چیزى ارزشمند است، یعنى آن چیز داراى مطلوبیت است. براى نمونه در بحثهاى اقتصادى، پول ارزشمند تلقّى مىشود و هر آنچه موجب به دست آوردن پول شود، ارزشمند خواهد بود. ارزشمندى پول و هر آنچه موجب به دست آمدن پول مىشود، به معناى مطلوبیت اقتصادى آن است. اگر دقت کنیم خواهیم دید که در دیگر زمینهها نیز، وقتى از مفهوم ارزش استفاده مىشود، مقصودْ سخن گفتن درباره مطلوبیت آن چیز در زمینه ویژه آن است. براى نمونه وقتى گفته مىشود فعلى ارزش اخلاقى دارد، مراد آن است که آن فعل از نظر اخلاقى مطلوب است؛ و یا وقتى گفته مىشود فلان اثر هنرى ارزش هنرى دارد، منظور آن است که آن اثر از نظر هنرى مطلوب شمرده مىشود. اکنون با توجه به این موارد مىتوان مدعى شد که ارزش در معناى کلىاش به معناى مطلوبیت است، و چیزى ارزشمند است که داراى مطلوبیت باشد
چنانکه از مثال ارزش اقتصادى پیداست، پول و آنچه موجب به دست آمدن پول مىشود، ارزش یکسان ندارند. ارزش پول، ذاتى و غایى است و ارزش آنچه موجب به دست آمدن پول مىشود، غیرى و ابزارى است. روشن است که منظور ما از ارزش ذاتى پول، ارزش ذاتى اقتصادى است. مىتوان گفت در هر حوزهاى غایتى هست که ارزش و مطلوبیت ذاتى دارد و آنچه موجب به دست آمدن آن غایت شود، ارزش غیرى و ابزارى خواهد داشت. ارزش اخلاقى نیز همینگونه است. ارزش و مطلوبیت افعال اخلاقى، غیرى است و ارزش ذاتى مربوط به کمالىا ستکهبر اثر انجام فعل اخلاقى براى انسان حاصل مىشود
نکته دیگر آن است که ارزش در هر قلمروى متناسب با موضوع و هدف آن قلمرو تعریف مىشود؛ براى نمونه در قلمرو اقتصاد، از آنجا که موضوع، ثروت و هدف، تولیدِ آن است، پول ارزشمند دانسته مىشود. نیز در قلمرو هنر موضوع، زیبایى و هدف، تولید زیبایى به معناى مطلق آن است؛ لذا ارزش نیز متناسب با آن تعریف مىشود، و هر اثر زیبایى ارزشمند به شمار مىآید. بنابراین وقتى موضوع معرفتشناسى، مطلقِ علم و معرفت است و هدف از آن، به دست آوردن شناختى درست درباره واقعیت است، باید توجه کنیم که ارزش را نیز متناسب با همین موضوع و هدف تعریف کنیم. اکنون هنگام بررسى این نکته است که در قلمرو معرفت چه چیزى ارزشمند و مطلوب دانسته مىشود و آیا این مطلوبیت در علم حضورى نیز وجود دارد یا خیر؟
ارزش معرفتشناختى
در بحثهاى معرفتشناختى موضوع، معرفت و دغدغه و هدف اصلى، شناختِ «شناخت درست» است. بنابراین مىتوان گفت هر ادراکى که بهدرستى موجب شناخت شود، ارزش معرفتى دارد. در اینگونه بحثها وقتى سخن از ارزش ادراک پیش مىآید، از تعبیر «حقیقت» استفاده مىشود؛ یعنى مىگویند ادراکى حقیقت دارد که مثلاً فلان ویژگى را داشته باشد. منظور از جمله مزبور این است: ادراکى ارزش معرفتشناaختى دارد که داراى حقیقت یا حقیقى باشد. ویژگىاى که براى حقیقى بودن یک ادراک و در نتیجه ارزشمندى آن بیان مىشود، مطابقت با واقع است. البته دیدگاههایى گوناگون در اینباره مطرح شده است. آگوست کنت معتقد است حقیقت عبارت است از فکرى که همه اذهان در یک زمان دربارهاش وفاق داشته باشند. ویلیام جیمز حقیقت را فکرى مىداند که تأثیرى نیکو بر عمل داشته باشد.۳ با اینهمه، دیدگاه پذیرفتهشده همان مطابقت با واقع است. چنانکه مشهود است، شرطْ دانستن مطابقت با واقع به خاطر همان دغدغه اصلى، یعنى شناخت واقع است. بنابراین آنچه به گونه اصیل براى یک معرفتشناس مهم است، به دست آوردن معرفتى صحیح درباره واقع است؛ چه این معرفت با واسطه یک صورت ذهنى حاصل شود و چه بدون آن. این نکته نشان مىدهد که ارزش معرفتشناختى، اختصاصى به علم حصولى، که با واسطه صورت ذهنى حاصل مىشوند، ندارد و علم حضورى نیز، اگر معرفت به واقع ایجاد کند ارزشمند است. به این ترتیب توصیف حقیقت و ارزش معرفتشناختى به مطابقت با واقع، تنها به برخى از معرفتهاى ارزشمند ناظر است و اگر دقت کنیم درمىیابیم که ادراک موردنظر این توصیف، ادراک حصولى است. از اینرو هنگام بحث درباره علم حضورى، که در آن خبرى از صورت ذهنى نیست و بین علم و معلوم عینیت برقرار است، سخن گفتن از مطابقت با واقع وجهى نخواهد داشت. لذا باید کوشید ارزش در حوزه معرفت را به گونهاى معنا کرد که همه اقسام علم را دربرگیرد. در این مقاله خواهیم کوشید معنایى عامتر براى ارزش معرفتشناختى ارائه دهیم؛ به گونهاى که همه اقسام علم، به ویژه علم حضورى را دربرگیرد. وقتى توجه کنیم که حقیقت علم اعم از حضورى و حصولى، و علم حصولى نیز اعم از تصور و تصدیق است و همه این اقسام، سرانجام به گونهاى ارزشمندند، این کوشش، منطقى و پذیرفتنى خواهد بود
با توجه به مطالب پیشگفته چیزى ارزش معرفتشناختى خواهد داشت و از این حیث مطلوب خواهد بود که مهمترین ویژگى علم، یعنى واقعنمایى و دانشافزایى را دارا باشد؛ زیرا آنچه در معرفتشناسى مطلوب است، افزوده شدن بر کمال دانایى انسان است. ملّاصدرا در بحث ویژگىهاى علم مىگوید که علم اساسا امرى وجودى و نه سلبى است؛ بلکه دیدگاه وى مساوق دانستن علم با وجود است.۴ بنابراین با عالِم شدن یک شخص باید در وى کمالى وجودى پدید آید و چون ویژگى دیگر علم، واقعنمایى آن است، با عالم شدن وى باید این کمال وجودى موجب افزایش دانش او شود. به عبارت دیگر، با توجه به اینکه تفاوت وجود علم با وجودهاى دیگر این است که موجب گونهاى روشنایى و خروج از ظلمت، و به اصطلاح شیخ اشراق موجب نوعى اشراق براى عالِم مىشود، بنابراین با تحقق علم باید چنین حالتى براى عالِم پدید آید.۵ حال با توجه به این امور مىگوییم ارزش معرفتشناختى هر علمى به این است که چنین ویژگىاى داشته باشد؛ یعنى موجب خروج نفس از تاریکى و جهل و به دست آوردن آگاهى از امور دیگر شود
روشن است که اقسام گوناگون علم و مراتب متفاوت آن، موجب تفاوت ارزش معرفتشناختى نیز خواهد شد. توضیح اینکه
اولاً ویژگى یادشده اختصاصى به هیچ قسم ندارد و اقسام گوناگون علم داراى ارزش معرفتشناختىاند. بنابراین اختصاص ارزش معرفتشناختى به علم حصولى تصدیقى، بىوجه است. به عبارت صریحتر، تصورات خالى از تصدیق، حتى تصورات خیالى و وهمى نیز داراى ارزش معرفتشناختىاند. تنها باید توجه کرد که میزان ارزش آنها به میزان واقعنمایى و دانشافزایى آنهاست؛
ثانیا چون علوم، داراى اقسام گوناگون است و هر قسمى یا برخى از اقسام نیز داراى مراتب شدید و ضعیفاند، میزان واقعنمایى و دانشافزایى آنها نیز متفاوت خواهد بود. براى نمونه ارزش معرفتشناختى تصورات، در حد حکایتى است که از محکى خود مىکنند؛ و چون حکایتِ مفهوم ذاتى آن است،۶ این ارزش تابع هیچ نسبت و مختص هیچ قسمى نیست. حتى تصور وهمى که از روى اوهام پدید آمده، به همان اندازهاى که از امرى وهمى حکایت مىکند، داراى ارزش معرفتشناختى است
البته ارزش قضایا از دو حیث درخور ارزیابى است
۱ از آن حیث که همانند هر تصورى از یک محکى خاص حکایت مىکنند و از این جهت ارزش معرفتشناختىشان تابع امرى جز خود نیست؛
۲ از آن حیث که قضایا درباره ماوراى خود داورى مىکنند، که ممکن است در این داورى خطایى رخ دهد. پس از این حیث، ارزش آنها تابع واقعنمایى درست و نادرست است؛ یعنى اگر درباره واقعیت همانگونه که هست داورى کنند و به اصطلاح مطابق با واقع باشند ارزش معرفتشناختى از این حیث را نیز خواهند داشت؛ وگرنه بىارزش تلقّى خواهند شد. پس قضایا در صورتى که مطابق با واقع باشند، داراى ارزش معرفتشناختى دوچندان خواهند بود
آنچه گفتیم درباره مطلق ارزش معرفتشناختى و سپس ارزش معرفتشناختى علم حصولى و اقسام گوناگون آن بود. اکنون نوبت آن است که درباره ارزش معرفتشناختى علم حضورى سخن بگوییم
ارزش معرفتشناختى علم حضورى
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
یزد دانلود |
دانلود فایل علمی 