فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
فایل ورد و پاورپوینت
20870
1 بازدید
۹۹,۰۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی دارای ۱۸۳ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی :

فایل ورد کامل مطالعه زبان‌شناختی درباره لغات و گویش مردم همدان؛ تحلیل مثل‌ها و اصطلاحات بومی در فرهنگ محلی

فرمت فایل: ورد – Word و قابل ویرایش

تعداد صفحات:۱۸۳

** آکله مرضی است که عضو از آن خورده می شود ، مانند سایر زخم هاست جز اینکه کمی ریشه دوانیده و به اندامهای دیگر نیز سرایت می کند و بوئی هم دارد .

آکله یک نوع بیمای است مربوط به گلو و نفرین مادرها به بچه هاست . الهی آکله بگیری .(البته درحال حاضر از بین رفته است ) الف ) از لغت نامه دهخدا ، جلد دوم ، ص ۳۱۵۴

آیند و روند منظور از جاهایی است که فضایی زیاد است و آمد و رفتن مردم چشم گیر است . (مثلاً فلان کس را ببین چه آیند و روندی دارد .

الو گر ،شعله آتش گرفتن آتش ، شعله بلند خوروشه شکست .(ماضی)

اود آورد (ماضی ) سیاره مضارع بسیار امر

اودن آوردن (مصدر)

اساندن خریدن – گرفتن چیزی برونن بسان – داری بر ؟ بر وزن بسان – برو برو پولت ازش بسان (مصدر) خرید کردن

آب اماله کسانیکه می روند و زود بر می گردند و باز می روند .

اکه اکه حرف تعجب برای اتفاقی که پیش بینی نمی شده .

اسپرون چوبک که برای ظرفشویی – استفاده می شد . اسپروتی ، چوبک فروش . آی اسپرون ، آی اسپرون

اشکنه یکی از وسایل نجاری برای سوراخ کردن = دریل دستی

اشکنه نوعی غذات که با پیاز سرخ کرده و تخم مرغ و سیب زمینی و شنبلیله (نوعی سبزی است ) درست می کنند و خیلی خوشمزه است .

آب لمبه تاول آبی که زیر پوست جمع می شود بر اثر ضربه یا بر اثر سوختگی و یا کار با دست و پا

آتیش آتش ، ضمنا ً جرقه های آتش را پلشکه گویند .

آتیش پاره بچه های زرنگ و فعال را گویند .

آتیشک نوعی بیماری است (کوفت) ونوعی نفرین مادرها .

آجین فروکردن بزور سوزن یا شمع به بدن

آجیده بخیه کرده ، بافته شده برای تخت کفش – گیوه و چینه هم گفته می شود . کار گیوه کشان سابق بود . گیوه آجیده معروف است .

معروف است که وقتی حکومتی کفشدوزها را خواسته بود ، گیوه کش ها هم رفته بودند . وقتیکه سؤال شد شما کی بودید ، گفتند :قربان ما هم اهل بخیه هستیم .

ای هو زمان گذشته ، بیشتر با تأسف گفته می شود . مثلاً داستانی را نقل می کنند ، طرف دیگر می گوید ای هو ، این مال خیلی وقت است .

ای برای نشان دادن بیشر خبرها کاربرد دارد . مثلاً این این شخص ، این طرف ، اینجور ، ای آقای ، ای فلانی ، ایشان

ایسوا در نظر گرفتن – کنترل کردن به قد و بالای کسی نگاه کردن ، مواظب بودن .

افیتیله فتیله چراغ درزمان قدیم که چراغهای نفتی استفاده می شد .

این جیله تکه ای از چیزی – بیشتر برای گوشت مصرف می شود .

تکه های گوشت را در سیخ می کنند و کباب می کنند .

اوسار افسار ، دهنه ، یک نوع توهین هم هست برای کسانیکه بر کار می خواهند بکنند می گویند اوسارش را نگهدار .

اماکه تنقیه کردن که در قدیم خیلی رسم بود برای شکم درد ،برای یبوست و غیره .

ان دماغ کثافت داخل بینی سفت شده .

انگار خیال ، فکر ، کسانیکه فکر و خیال یا مسئولیت ندارند به آنها می گویند انگار نه انگار . اصلاً فکر نیستی .

اُرُسی کفش مردانه .

اُرُسی یک نوع پنجره دو طرفه بود در قیدم در خانه ها که در موقع سرما و گرما استفاده می شد . و زمستانها هر دو پنجره بسته بود برای حفظ گرمای داخل اتاق .

آقور بخیر کجا می روی ، خیر پیش ، در برخورد دو دوست بین راه .

آزاله پهن – فضولات تازه افتاده بز و گوسفند و غیره.

آرد وار آردها – خمیرها ، آردی که نان خوب از آن پخته می شود می گویند آردش خوب است ، یا برعکس آردش خراب است .

آستر آستر لباس ، رنگ اولی برای نقاشی .

آگینه آینه ، آئینه .

آلنج خاکستر ، بخصوص خاکستر زیر کرسی را گویند . و سابقاً خاکستر را می ریختند و زائو را روی آن می نشاندند که بچه اش می افتد نبیند . در همدان معمول بود .

آخسته رام –سر براه عادت کرده – تربیت شده در واقع آموخته .

آولا تعصب داش مشهدی ها – برادر بزرگ –بزرگ خانواده و امثالهم به این معنی است .

آمد داره باخیر و برکت است – یمن دارد – برای خانه تازه – برای عروس تازه بیشتر گفته می شود .

آب یخنی غذائی که از از استخوان و پیاز وسیب زمینی تهیه می شود .

سابق که زمستان در همدان طولانی بود ،مردم چند گوسفند می خریدند و بزرگ می کردند فربه که می شدند ، آنها را پائیز می کشتند ، گوشت آنها را می پختند و خرد می کردند و در کوزه های بزرگ می ریختند و چربیها و دنبه های را نیز آب می کردند و داخل کوزه می کردند که هوای کوزه را بگیرد و گوشت سالم بماند . از این گوشت در زمستان استفاده می کردند و غذا درست می کردند و به آن قورمه می گفتند و استخوانها را هم با پیاز و سیب زمینی آبگوشت درست می کردند و به آن یخنی می گفتند و همسایه ها را دعوت کرده از آنها پذیرائی می کردند .

آخیش نفسی براحتی کشیدن – رفع خستگی کردن – از چیزی لذت بردن – ناز کردن – نوع استفاده برای مرد و زن فرق می کند .

آخر سر سرانجام آخر کار – تمام شدن کار و مزد دادن .

آتا آشغال وسایل و چیزهای کم ارزشی که در یک جا جمع شده باشد .

آلاجه بولوجه رنگهای قاطی در هم سیاه سفید – قاطی کردن رنگها . در مورد چشمها ، هنگامیکه رنگها را کدر یا قاطی می بیند نیز گفته می شود .

آوشته جا افتاده – عادت کرده – رام شده – بعد از چند بار غذا کمی گرفتید ، دیگه آوشته شده ، آبدیده ، با تجربه ش ده .

ابل نوکی آلت مرد

آتر آن جور – مثل آن – دیدی چه تر کرد تونم اتر و بکن دبه .

اجور دیدی چه جور کرد ، تو هم آنجور کن . مثل اتر تقریباً بهمان معنی است .

اخ تف خلط سینه که در حال چرخه یا همانطوری از گلو بیرون می آید و این در ماه رمضان تشدید می شود . و متأسفانه طبق عادت اهالی روی زمین ریخته می شود و واقعاً جای تأسف است .

اخ لفظ کودکانه است بمعنی بد . وقتی می خواهد طفل را از کاری باز دارند می گویند اخ است .

اَ از – البته اسم یا فصل بعد می آید . اَ مدرسه آمد . اَ پله افتاد . اَ جواد کتک خورد .

اٌسَر آنطرف – بعداً – مثلاً اَ ای به اسر از این به بعد برد . اسر برد آنطرف.

اسر مجدداً مثلاً این را قبول ندارم . دوباره شروع کن از از سر .

اُ ان – او – البته اُ بمعنی اوست . حرف است و بازهم برای روشن شدن فوری و اسم و صفت غیره بعد آن می آید . مثلاً اُ می سوزد . اُ اسمش شیه . ان ، خام اشاره به نزدیک .

اِپا من را نگاه کن ، فعل امر است . بپا هم گفته می شود .

اخت دوست شدن – جا افتادن – مأنوس شدن .

اخم پیله کردن – ابرو در هم کشیدن – ترش روئی کردن – مثلاً یارو اخموی نیمیشه باشش حرف زد . اخم و تخم هم گفته می شود .

اِدا تقلید کردن از کسی – اطوارهای بیجا درآوردن – بیمزگی کردن – مثلاً با ادب باش ادا نیار ، با اطوارهم هم گفته می شود . ادا و اطوار هم در نیار . بچا ادا در می آری خب بگو نمیرم . در بعضی موارد هم همراه اصول می آید . برای کسانیکه تشر لغاتی برای کاری انجام می دهد می گویند اینهمه ادا و اصول نداره .

اینجانه همین جا – اینجا – نشان دادن جائی .

اشبیج شپش – سابقاً که رعایت بهداشت نمی شد و حمام ها خزانه بود در همدان خیلی زیاد بود . بقدری که پیراهن را در می آوردند و روی منقل آتش تکان می دادند و چون شپش بچه هایش را در داخل درز پیراهن جای می داد آن درزها به کوله سمپا( چراغ نفتی) می چسباندند آنها را می کشتند . به بچه شپش (رشک) می گفتند .

ایاغ دوست – رفیق ، مثلاً طرف با من ایاغ است ترتیب کار را می دهم .

ایز روپا – جای پا – نشانه – علامت – ایز گم کردن ، منحرف کردن ، ایزش قر داره ، یعنی دنبالش برو – مواظب بودن .

ایشالام انشاء اله – بیاری خدا – بخواست خدا

اوگی نامی مثل برار اوگی ، پدر اوگی ، مادر اوگی .

اهل قبول ساکنان گورستان همان اهل قبور هستند .

او گج به یک نوع گوسفند نر گفته می شود .

ارو دستور – مثلاً خودش هیچ کاری بلد نیست فقط ارد دادن بلد است .

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.